۱۳۸۸ آذر ۱۹, پنجشنبه

آموزش آشپزي - روغن، لوبيا، هوگو چاوس

ابراهيم رها / Ebrahimraha.com

اساساً در ايران دو چيز بسيار مهم است؛ يکي علم پولتيک يکي کشک بادمجان. اما با وجود اين مسائل من تصميم گرفته ام امروز برايتان قورمه سبزي را آموزش بدهم. دليلش هم اين است که محمدعلي رامين در ادامه افزايش راندمان کاري اش روزنامه حيات نو را فرستاده حياط خلوت،

راستش اينکه اين ستون تازه ما هم به مشکلات اساسي و عديده برخورده. يعني از آنجا که در مملکت ما همه چيز از ته، قانون و قاعده دارد، در اينجا هم امروز يک چيز آزاد است، فردا اگر بنويسي از بيخ مي برندش مي اندازند جلوي سگ بخوردش.

يعني باور بفرماييد اوضاع طوري است که اگر من در اين ستون و حين آموزش آشپزي بگويم نام وزير امورخارجه انگليس ديويد ميليبند است، مي گويند نخير بنويس داود خالي بند است تا چاپ کنيم،

مصيبت ماجرايي شده اين داستان ستون ما. بنده يک کميته حقيقت ياب تشکيل دادم ببينم چه اشکالي دارد بر فرض اگر آدم بنويسد براي قورمه سبزي سه چيز موردنياز است؛ روغن، لوبيا و حرف هاي هوگو چاوس. به هر حال مسوول روزنامه را نمي دانم اما به گمان من هوگو چاوس نه جزء مبطلات روزه است، نه مورد منکراتي دارد نه جزء خطوط قرمز محسوب مي شود اما نتيجه تحقيقات اين بود که همينه که هست، به هر روي همين طور که گوشت را مي گذاريد بپزد کمي نمک اضافه کرده (نه، جداً مجبوريد نمک اضافه کنيد چون مهدي کلهر امروز حرفي نزده است) و مطلع مي شويد که گفته شده امکان دارد «طرح جرخوردگي اقتصادي» متوقف شود. آخه چرا؟ نه جداً چرا؟ به فکر معيشت مردم نيستيد؟ چرا به ستون من رحم نمي کنيد؟ مهدي کروبي که يقين دارم به قورمه سبزي علاقه وافري دارد (طي چند ماه اخير ثابت کرده) گفته بايد به امر به معروف و نهي از منکر احمدي نژاد اهتمام ورزيد و هزينه اش را هم پرداخت. من تصور مي کنم کروبي وقتي گير مي دهد هزينه يک چيزي را بپردازد ديگر هيچ چيز جلودارش نيست، يعني مي پردازدها. يعني يقه پرداختن را مي گيرد ول هم نمي کند، در اين قسمت از آموزش طبخ قورمه سبزي گفته يکي از اعضاي شوراي شهر تهران را آورده بودم با اين مضمون که اصولاً دولت تمايل ندارد به قانون عمل کند و بعد با معني کلمه قانون در کتاب لغت دولت شوخي بامزه يي کرده بودم که حذف شد.

حالا کمي روغن بيفزاييد و خوب به اجزاي خورشت نگاه کنيد. خواهيد ديد که غلامحسين الهام (اي جان،) گفته بايد بسيجيان هنگام خصوصي سازي مراکز مختلف، کارخانجات را فتح کنند. ما حتي اگر قورمه سبزي نمي پختيم هم نتيجه مي گرفتيم با اين کلام درفشان الف)حتماً کارخانه نام مستعار اسرائيل است و ما بايد از اين به بعد بر فرض بگوييم ورزشکار ايراني از مبارزه با ورزشکار کارخانه يي امتناع ورزيد، ب) شايد نيت الهام خير است و در ذهن او فتح کردن معني ثبت نام يا استخدام شدن را مي دهد. ج) وقتي سخنراني مي کنيم بي حرف پيش گوش شيطان کر اگر زحمتي نباشد قبلش هم کمي فکر کنيم،

آموزش آشپزي - يک غذاي جديد

ابراهيم رها / Ebrahimraha.com

همين ابتداي کار از مطلب آموزش آشپزي شانزدهم آذر عذرخواهي مي کنم چراکه چيزي که چاپ شده بود براي خود من که نويسنده کار هستم هم مفهوم نبود چه برسد به خوانندگان، در واقع طنز واقعي حذفيات اين ستون است نه آن چيزي که چاپ مي شود. در راستاي همين حذفيات ستون و اينکه بعضي مخاطبان عزيز گفته اند چرا فقط يک جور غذا آموزش مي دهم بايد عرض کنم امروز سراغ غذاي جديدي مي رويم و من در همين ستون غذاي تازه يي را آموزش خواهم داد.

يک جايي هاشمي رفسنجاني گفته آن طرف بسيج و سپاه دارد اين طرف دانشجو و نخبه. تاييد حرف هاشمي که مشکلي ندارد؟ عرض مي کنم هاشمي خوب گفته، بله، سبزي را با پياز کمي تفت داده طوري که رنگش چندان عوض نشود سپس علي رفيعي (کارگردان تئاتر) گفته «تلويزيون از هر مخدري خطرناک تر است.» من نمي دانم رفيعي چطور به اين نتيجه رسيده، اساساً به من به عنوان يک آموزش دهنده آشپزي چندان هم مربوط نيست اما از آنجا که امروز دارم غذاي جديدي با نام قورمه سبزي را آموزش مي دهم خواستم بگويم رفيعي عزيز، اين طورها هم نيست، اتفاقاً تلويزيون بيشتر در کار ترک دادن است تا اعتياد. در حال حاضر تلاش دوستان نتيجه داده و در شش ماه اخير بسياري از مردم ديدن برنامه هايش را ترک کرده اند. اين ترک اما چندسويه است (الکي که نيست) مثلاً يک دفعه يک آدمي به اسم کريمان پيدا مي شود بر فرض بنده نوعي را همين جور محض سرگرمي ممنوع الکار مي کند و از کار در تلويزيون ترک مي دهد، هيچ کس هم از او نمي پرسد شما عجالتاً کيلويي چند هستي؟ رفيعي عزيز من هم به تو توصيه مي کنم به جاي اين قضاوت هاي شتابزده بيا و قورمه سبزي ياد بگير، پس از اين مرحله بايد در پختن گوشت دقت زيادي به عمل بياوريد به طوري که هاشمي رفسنجاني ابراز داشته «کشوري که چهار ميليون دانشجو دارد نمي تواند با فريب اداره شود.» من حين آموزش قورمه سبزي شکل هاي اصلاح شده اين جمله را خدمتتان عرض مي کنم؛ الف- کشوري که چهار ميليون دانشجو دارد با بازداشت دانشجويان و محکوم کردن شان به حبس، اداره مي شود مثل هلو، ب- کشوري که چهار ميليون دانشجو دارد به نتايج انتخابات اعتراض مي کند و... بيخود مي کند اعتراض کند. ج- کشوري که چهار ميليون دانشجو دارد... قبول کنيد زياد دانشجو دارد، چه خبره مگه؟، د- کشوري که چهار ميليون دانشجو دارد بهتر است همه شان در علم و صنعت ثبت نام کنند تا در آينده هر کدام يک احمدي نژاد شوند (چه شود) در ضمن هاشمي خوب گفته،

در حالي که پختن غذا را ادامه مي دهيد به خاطر داشته باشيد هاشمي هم ادامه داده «چرا نبايد روزنامه هاي منتقد آزاد باشند؟» الف- شما اخيراً از خارج از کشور تشريف آورده ايد؟ ب- نه جداً مثل اينکه خيلي ها هنوز قبول نکرده اند رئيس دولت احمدي نژاد شده است. ج- تازه اخيراً چشم مان به جمال محمدعلي رامين آشنا شده که در اين عرصه بيشتر محمدعلي کلي خواهد بود، د- عزيز من به خودت دو دقيقه وقت نميدن توي رسانه هاي عمومي حرف بزني، توقع ها داري آ، حالا درست که يک جا خوب گفته يي، اما دليل اين همه توقع نمي شود.

غذا دارد آماده مي شود و خاتمي گفته اخلاق همواره قرباني سياست است. سيد، عزيز خسته، دوست سال هاي تنفس و آزادي، از اخلاق نگو، از قرباني شدن نگو، از قورمه سبزي بگو، از قورمه سبزي هاي سبز، و... و از اينکه هاشمي خوب گفته،

آموزش آشپزي-برنج را بخيسانيد

ابراهيم رها / Ebrahimraha.com

شکر خدا پس از مدتي دوباره مهدي کلهر حرف زده و اين حتماً قورمه سبزي ما را خوشمزه تر خواهد کرد، من مي دانم بسياري از شما با قابليت هاي فراوان کلهر آشنا هستيد اما شايد اکثرتان نمي دانيد که او يکي از بهترين و کارآمدترين خالقان طنز در کشور است که من شخصاً بسيار مديون وي هستم، کلهر اما گويا اخيراً دستي هم در پختن قورمه سبزي پيدا کرده چرا که گفته صدا و سيما چندان از دولت حمايت نمي کند و دولت بايد يک شبکه تلويزيوني مجزا داشته باشد. مخاطبان عزيز همين طور که داريد سبزي لازم جهت طبخ قورمه سبزي را خرد مي کنيد حدس بزنيد برنامه هاي شبکه يي که کلهر خواهانش شده چه خواهد بود؛ صبح، برنامه سلام صبح بخير احمدي نژاد، ساعت 10؛ برنامه احمدي نژاد ناشتايي خوردي؟ ظهر؛ ناهار با احمدي نژاد. اخبار ساعت 14؛ خبرهاي سفرهاي استاني، فقط، غروب؛ برنامه به خانه برمي گرديم و سر راه به جان احمدي نژاد دعا مي کنيم. شب؛ جنگ مفرح هوا تاريک شده اي رئيس دولت بدرخش و روشنش کن،

به هر روي شما حين فکر کردن به اين مسائل برنج را هم بخيسانيد، نمک هم به آن اضافه کرده و زير لب اين جمله قاليباف را مزمزه کنيد که گفته؛ «از زياده خواهان پررو عذرخواهي نمي کنم.» منظور شهردار تهران از زياده خواهان پررو چيست؟ الف- قورمه سبزي فروشان مرکز ب- جومونگ ج- سوپرمارکت سر کوچه د- ...

مورد «دال» را اگر مي نوشتم هم حذف مي شد، خودم حذف کردم،

خب سپس گوشت را با پياز کمي سرخ کرده و آب... گفتم آب، يادم آمد تصفيه خانه يي را در اصفهان وزير علوم افتتاح کرده. مخاطبان گرامي و علاقه مندان به آشپزي شما خودتان شاهد باشيد اينها وسط آموزش ما هي حواس من را پرت مي کنند. خب اگر قرار باشد تصفيه خانه را وزير علوم شان افتتاح کند، ساير افتتاحيات نيز حتماً اينها خواهد بود؛ 1- وزير راه و ترابري سازمان ملي جوانان 2- وزير رفاه مرکز آمار ايران (کلاً هر چيز به شمردن مربوط باشد،) 3- وزير جهاد کشاورزي، افتتاح مرکز مطالعات استراتژيک خاورميانه 4- رئيس سازمان آب و فاضلاب، افتتاح هر چه که مانده و تا حالا افتتاح نشده، بعد يک مقدار شعله را بيشتر کنيد تا قورمه سبزي جا افتاده و سعيدلو رئيس تربيت بدني بگويد؛ «ورزش را براي تن سالم مي خواهيم نه چهار تا مدال که هيچ کاربردي ندارد.» من ضمن سپاس از سعيدلو که دقيقاً همسان با ساير اهالي دولت احمدي نژاد دوباره کار را از اختراع چرخ و کشف آتش شروع کرده، همين حين پختن قورمه سبزي عرض مي کنم که «مدال همون تشتکه/ دارن باهاش پز مي دن،»

گمان مي کنم قدري آبليموي قورمه سبزي تان را اضافه کنيد بد نباشيد. در همين راستا گويا وزارت ارشاد مودبانه به خبرنگاران خارجي گفته طي 16 تا 18 آذر مجوز کارشان اعتبار ندارد. شما فکر مي کنيد دليل اين حرف چيست؟ الف- طي اين روزها هوا سرد مي شود و ارشاد گفته خداي نکرده خارجي ها اگر بيايند بيرون سرما مي خورند؟ ب- طي اين روزها آلودگي هوا يکهو بالا مي رود و خبرنگاران به سرفه مي افتند؟ ج- طي اين روزها هوا... هوا ست، د- راستي از طرح جرخوردگي اقتصادي (حذف يارانه هاي سابق) چه خبر؟،

آموزش آشپزي- ميل کنيد، ميل نزنيد

ابراهيم رها / Ebrahimraha.com

از اينکه آموزش آشپزي مورد توجه تان واقع شده از بيخ مزيد بر امتنانم، اساساً و اصولاً همه چيز در مملکت ما به همين فنون آشپزي برمي گردد. بر فرض مثال بهزاد نبوي گفته که دستور بازداشت چهره هاي سياسي در 19 خرداد صادر شده بود. اين نشان مي دهد که دوستان في الواقع از سه روز پيش از انتخابات آش را بار گذاشته بودند، زود هم بار گذاشته بودند تا دقيقاً يک وجب روغن رويش بايستد، فقط ايراد آشپزي شان اين است که هر چه گذشت، جا نيفتاد،

پيرو همين صحبت هاي بهزاد نبوي، امروز مي خواهم برايتان قورمه سبزي آموزش بدهم. قورمه سبزي از آن جهت حائز اهميت است که بدانيد گفته مي شود افشار، گوينده معروف اخبار، چند ماهي است که ديگر اخبار نمي گويد. اخبار نمي گويد. خب آدمي که مي خواهد قورمه سبزي بپزد حتماً مي توانيد حدس بزنيد که عدم تمايل او به اخبار گفتن به چه دليلي است. الف- اعتراض به شلوارک پوشيدن رضا کيانيان در فيلم نيش زنبور؟ ب- اعتراض به «طرح جرخوردگي اقتصادي»؟ ج- اعتراض به مرگ مشکوک پزشک کهريزک که خودش را کشانده شده است؟ د- نه، به هيچ وجه به خبرهاي پخش شده از صدا و سيما ارتباطي ندارد، اصرار نکنيد، حتي شما دوست عزيز،

براي آنکه قورمه سبزي جا بيفتد هميشه به خاطر داشته باشيد که نبايد خيلي بيشتر از حد سنگ قبر وارد کشور شود. اين را رئيس کميسيون صنايع گفته. بي ترديد چه قورمه سبزي بپزيد چه نپزيد اذعان خواهيد کرد که اين مقوله از دستاوردهاي دولت احمدي نژاد است و هيچ دولتي نه در ايران که هيچ گوشه ديگر جهان نمي تواند چنين دستاوردي را فرو کند توي چشم مردمش. حتي ونزوئلا، باور کنيد،

حالا کمي شعله را کم کنيد و بگذاريد خورشت ريز ريز بجوشد.

بعد آن را آرام به هم زده و پس از دقايقي مي بينيد که باهنر (نايب رئيس مجلس) گفته نمي توانيم به تمام توقعات دولت پاسخ مثبت دهيم. واقعاً بد دوره زمانه يي شده. آخر يعني چه؟ چه حرفا؟، چه چيزا؟، خدا به دور. آدم انگشت حيرتش را از ته گاز مي گيرد به نيت کندن. البته رئيس دولت جواب لازم را داده اما من هم در همين آموزش آشپزي عرض مي کنم.

خب الان غذا آماده است و شما مي توانيد اين روزها آن را با دلي خوش و لبي خندان ميل کنيد. البته فقط ميل کنيد.

آموزش آشپزي- اين دفعه قورمه سبزي

ابراهيم رها / Ebrahimraha.com

اتفاقاً صفار هرندي راست گفته که ما در ايران زنداني سياسي نداريم. اينهايي را که در زندان هستند به خاطر قورمه سبزي گرفته اند، در همين راستا (قورمه سبزي را نمي گويم، گرفتن را عرض مي کنم) بنده پيش از آنکه بيشتر به آموزش آشپزيمان دخول کنيم ادله زنداني شدن تعدادي از همين افراد غيرسياسي را جهت تنوير همه جاي افکار عمومي مي نويسم.

بهزاد نبوي؛ او که معلوم شد مشکلش بحث ترافيکي بوده و تا آنجا که من اطلاع دارم، آگاهان معتقدند اساساً او را راهنمايي رانندگي بازداشت کرده بوده حالا هم يک قبض جريمه 800 ميليون توماني چسبانده اند روي کاپوتش و ماجرا حل است.

مصطفي تاج زاده؛ اين شخص که با وجود کنکاش فراوان در سابقه اش، هيچ جهت گيري و اظهارنظر سياسي يافت نشد گويا در گلوبندک مکانيکي دارد و واسکازين ماشين يک نفر را درست عوض نکرده، طرف شکايت کرده، تاج زاده را برده اند زندان. منتها چون به صفحه کلاچ هم آسيب رسانده مدتي در انفرادي نگهش داشته اند،

عبدالله رمضان زاده؛ نامبرده يک باب منزل مسکوني را به چند نفر فروخته بوده و پس از شکايت صنف معاملات ملکي هاي کشور راهي زندان شده.

پس از بررسي ديدگاه هاي صفار هرندي بايد عرض کنم اين موارد مذکور اتفاقاً جهت طبخ قورمه سبزي که امروز مي خواهم برايتان آموزش بدهم بسيار لازم است. پس از دقت فراوان به اين موارد، قابله را برمي داريد و مي بينيد ضرغامي گفته «حجم موسيقي در همه برنامه ها زياد است و بايد کم شود.» اين کم کردن «حجم» در صدا و سيما بدجوري مد نظر قرار گرفته، پس از آنکه با ممنوع الکار کردن عده يي، حجم را کم کردند حال نوبت موسيقي است (راستي پيرو مطلبي که در مورد ممنوع الکاري ام در صدا و سيما نوشته بودم تقريباً 63 درصد مملکت يک واکنشي نشان دادند اما از صدا و سيما هيچ خبري نشد. گويا پارتي آقاي کريمان از ضرغامي هم کلفت تر است،) رياست سازمان صدا و سيما حالا که مشغول کم کردن حجم همه چيز در سازمان متبوعشان هستند به اين پيشنهاد بنده توجه کنند بد نيست؛ حجم ضرغامي ماجرا را کم کن، همه چيز درست مي شود. در ادامه و جهت طبخ بهتر قورمه سبزي بايد به ياد داشته باشيد که وزير ارشاد گفته با اکران خارجي فيلم کتاب قانون، ساخته مازيار ميري موافق نيستم. حرف بسيار سنجيده يي است و دقيقاً مثل لوبيا در قورمه سبزي کاربرد دارد. پيشنهاد مي دهم از اين به بعد مجوز نمايش را به چند دسته تقسيم کنند؛ الف- صرفاً پخش فيلم در داخل کشور. ب- پخش در داخل، سوريه و ونزوئلا. ج - فيلمساز مي تواند فيلم را فقط با خانواده و حداکثر به همراه عمه اش تماشا کند.همين طور که قورمه سبزي را مي پزيد به اين مساله فکر کنيد که مرتضي نبوي چهره شاخص اصولگرايان تو رو خدا؟، اصلاً خبر نداشتم. چه چيزايي که آدم نمي شنوه،

قورمه سبزي تان دارد آماده مي شود. در همين راستا چند روز پيش يک سريالي در تلويزيون ديدم که نمي دانم چند وقت است پخش مي شود، به اسم آشپزباشي. خانم معتمدآريا حضور سبزي در اين سريال دارد و از بازي پرستويي هم عشق کردم (الان منکرات به ما گير مي دهد،) به هر حال با شناختي که از محمدرضا هنرمند دارم و چيزي که سريال نشان مي داد گمانم کار خوبي از آب درآمده و به قول خودمان سبز سبز است، حين خوردن قورمه سبزي، اين کار را هم تماشا کنيد.

آموزش آشپزي-پوست کلفت

ابراهيم رها / Ebrahimraha.com

در شرايطي که مسعود ده نمکي فيلمنامه فيلمش را رونمايي مي کند (فکر کن،) و وزير دولت آقاي احمدي نژاد در مراسم رونمايي آن حضور به هم مي رساند (کار سختيه، از آتروپات هم سخت تره،) آدم بايد همان برود قورمه سبزي بپزد.

در شرايطي که قاليباف مي گويد احمدي نژاد پول مترو را نمي دهد و او هم (در اينجا «او» يعني احمدي نژاد) ترجيح مي دهد پول تخليه چاه و لوله بازکني ونزوئلا را بدهد اما پول مترو را ندهد، آدم همان بايد برود قورمه سبزي بپزد. در شرايطي که دليل سفر رئيس دولت به کشور گامبيا، سوختگيري هواپيمايش در فرودگاه بانجول (جان؟،،) اعلام مي شود، آدم همان بايد برود قورمه سبزي بپزد. يعني شما تصور کنيد احتمالاً ادله ساير سفرها اين بوده است؛ الف- دليل سفر به روسيه، برطرف کردن ايراد کاسه نمد ماشين اسفنديار رحيم مشايي در مسکو، ب- دليل سفر به برزيل، برطرف کردن ايرادات تکنيکي روپايي زدن رئيس جمهور در امر فوتبال، ج- دليل سفر به بوليوي، رفع ايراد و آچارکشي چرخ عقب هواپيماي دولت، د- دليل سفر به... داداش، برين مکانيکي يا پمپ بنزين، آخه چه کاريه اين همه راه مي کوبين ميرين اون سر دنيا؟،

به هر حال از آموزش آشپزي مان عقب نمانيم. امروز غذاي جديدي را آموزش مي دهم به نام قورمه سبزي. براي طبخ اين غذا شما ابتدا به احضار چندين فعال دانشجويي نگاه کرده و سپس احکام صادره براي 25 دانشجو را مطالعه مي کنيد. شايان ذکر است اين موارد طبعاً به 16 آذر ربطي ندارد و به قورمه سبزي مربوط مي شود.

سپس قابلمه را برداشته و همراه ساير اصلاح طلبان و مردم به ديدن بهزاد نبوي مي رويد. بعد براي آنکه غذا حسابي جا بيفتد نامه مهدي کروبي به حسين ش.ر.ي.ع.ت.م.د.ا.ر.ي را مي خوانيد. خب سرخوش و اميدوار باشيد چرا که اعلام شده دادگاه عبدالله رمضان زاده بالاخره برگزار شد. «طرح جرخوردگي اقتصادي» که معرف حضورتان است، بر همين اساس خودتان را آماده مي کنيد تا قورمه سبزي تان را با شرايط پس از اجراي اين طرح مطابقت بدهيد. از اين رو و در همين راستا آشنايي با فنون مرتاض هاي هند، خواندن کتاب «چگونه ماه ها گرسنه بمانيم» و شرکت در کلاس هاي آموزش «با يک ليوان آب هم مي شود زنده ماند» بسيار مفيد، بلکه الزامي است.

بعد زير گاز را يک مقدار زياد... نه، لاريجاني (علي شون) گفته افراطي گري هيچ وقت جواب نداده است.

شما مي توانيد حين پختن قورمه سبزي بفرماييد بله صحيح مي فرماييد.

به همين جهت و در راستاي جلوگيري از افراطي گرايي در مقابله با معترضاني که راهپيمايي سکوت انجام مي دهند از باتوم، گاز اشک آور، گاز فلفل و... و ساير ادوات آرامش بخش و ضدافراطي گري استفاده مي شود. در همين راستا قرار است داروخانه ها به جاي ديازپام، باتوم برقي بفروشند،

بعد مي توانيد گوشت را به خورشت اضافه کنيد. نگران نباشيد آقاي احمدي نژاد گويا گفته دستور ميدم قيمت گوشت 40 درصد ارزان شود، از قرار معلوم گوسفندها هم گفته اند چشم، ارزان مي شويم، پس مشکل حل است.

۱۳۸۸ آذر ۱۲, پنجشنبه

آموزش آشپزي قورمه سبزي

ابراهيم رها / Ebrahimraha.com

من برگشتم، واقعيتش اين است که اين روزها هر چيزي در روزنامه بنويسي به يک جايي، يک کسي، يک گوشه يي، يک طوري... برمي خورد. تا به حال شعار مي داديم «حق نشايد گفت جز زير لحاف» اما الان بحث از لحاف هم گذشته، بر همين اساس ما هم از ستون «جنگ سرد» رسيده ايم به آموزش آشپزي، براي همين ستون هم با دوستان مشورت کردم و همه گفتند الان وقتش نيست و من به اين نتيجه رسيدم که وقتش الانه، اولين آموزش آشپزي را شروع مي کنيم. غذايي که امروز خدمت تان آموزش مي دهم خورشت قورمه سبزي است. بسياري از مردم ايران به اين غذا علاقه مند هستند. مدارک و اسنادش هم در آشپزخانه دولت موجود است، طبق آمار، براي طبخ اين غذا ابتدا مي رويد گوشت مي خريد. بسته به اينکه کدام محل ساکن هستيد قيمت گوشت بين 20 تا 22 هزار تومان در نوسان است. يعني بر فرض اگر ساکن دروازه دولت هستيد... (نه ولش کن الان ميگن منظور داشت،) بله پس از ابتياع گوشت تصور مي کنيد بايد برويد سبزي بخريد، نه نشد ديگه، خداي نکرده اغتشاشگر نيستيد که مي خواهيد «سبزي» بخريد. در خورشت به جاي عنصر معلوم الحالي مثل سبزي که بارها ماهيت امريکايي خود را نشان داده و عنقريب است که ايادي اش مثل گشنيز يا ريحان با حبس هاي طولاني مدت روبه رو شوند، بادمجان يا هويج مي ريزيم تا مواضع خودمان را حفظ کرده باشيم. خوانندگان محترم هر يک با توجه به مواضع شان مي توانند بر فرض گوجه فرنگي، سيب زميني يا... را انتخاب کرده داخل خورشت بريزند.

نکته اساسي در اين ميان همان عدم استفاده از سبزي، ميرحسين، کروبي، خاتمي و... است که ذکر شد. خب مخاطبان عزيز از آنجا که به علت پيش درآمد «طرح جرخوردگي» اقتصادي (حذف يارانه هاي سابق) و گران شدن شگفت انگيز گوشت قطعاً نتوانسته ايد اين عنصر سرسپرده که با هماهنگي استکبار جهاني قيمتش بالا کشيده را بخريد و از آنجا که تکليف سبزي را هم روشن کرديم، بهتر است در پخت اين غذا قدري نوآوري به خرج دهيم. عزيزان استحضار دارند که «گوشت شيشک» از دو بخش تشکيل شده و اگر در پي تلاش شبانه روزي دوستان ديگر بخش گوشتي آن به مردم نمي رسد، بي ترديد بخش شيشکي آن که به مردم خواهد رسيد پس همين بخش را گرفته در کنار ساير دستاوردها در يک قابلمه بزرگ ريخته بگذاريد جا بيفتد. بعد سفره تان را آنقدر بشوييد تا از بوي نفت پاک شود. سپس نان سنگک... نه 700 تومان شده و نمي شود خريد، نان بربري... آن هم از 400 تومان گذشته و خريدش سخت است... بگذاريد نوآوري را بيشتر کنيم. سفره را پهن کنيد، تلويزيون را روشن کنيد، اخبار پخش مي کند و شما حتي اگر سير نشويد قطعاً از اشتها مي افتيد، اين آموزش غذاي امروزمان بود، نوش جان،

آموزش آشپزي--- مکانش امن است؟

ابراهيم رها

در ادامه سلسله درس هاي آشپزي، امروز غذاي قورمه سبزي را آموزش مي دهم. البته در اينجا يک سوال بنيادي مطرح است و آن اينکه وقتي گفته مي شود موسساتي براي ازدواج موقت ايجاد خواهد شد که در آن «هم در انتخاب و هم در امکانات» به افراد کمک مي کنند، آن وقت اصلاً چه جاي قورمه سبزي؟

الان توضيح مي دهم. خب فرض کنيد شما هوس قورمه سبزي کرده ايد، اولين کاري که مي کنيد اين است که به هيچ کس آزار نمي رسانيد چه در کنار خيابان چه در هر جاي ديگر، بعد صاف مي رويد سراغ يکي از همين موسسات، يکي را انتخاب مي کنيد که قورمه سبزي پختن بلد باشد.

آنها خودشان امکانات اعم از قابلمه و لوبيا و سبزي و... را هم مي دهند (اعلام کرده اند) بعد مي توانيد علاوه بر حرکت در راستاي ايجاد اين موسسات به قورمه سبزي تان هم برسيد.

اما خب ديديد اين طرح کمي زمان برد و شما زودتر قورمه سبزي هوس کرديد. البته ما اميدواريم راه اندازي و بهره برداري از اين طرح را ندهند دست روس ها و به عمر ما قد بدهد، به هر روي راه هاي ديگري هم براي قورمه سبزي وجود دارد.

مثلاً شما مي خوانيد يکي گفته «فرد را به خاطر انديشه اش محاکمه نمي کنند.» از اين حرف هاي تخيلي که بگذريم بايد عرض کنم اين حرف ارتباط مستقيم به غذاي مورد بحث ما دارد. الان ارتباطش را مي گويم.

شنيده ايد مي گويند فلاني کله اش بوي قورمه سبزي مي دهد؟ انديشه و محاکمه و... اينها يعني همين جمله کليدي که عرض کردم و خاطرتان باشد به محض اجراي «طرح جرخوردگي اقتصادي» (حذف يارانه هاي سابق) هر کس از گوشت و لوبيا هم حرف بزند في الواقع سرش بوي قورمه سبزي داده و از مصاديق همين جمله محسوب مي شود.

خب آدم اگر مصداق اين جمله شد احتمال دارد درباره دزديدن و پز ميدن و اين حرف ها چيزي بگويد يا برايش سوال ايجاد شود اين 63 درصد که ميگن کو؟ که البته پرواضح است منظور 63 درصد سبزي در کنار چند درصد لوبياي نفاخ و چند درصد گوشت و ساير قضاياست، به جان خودم،

پيامد همين بحث ها احتمال دارد شما 20 دقيقه در يک راهپيمايي شرکت کنيد و به همين خاطر مجبور شويد 800 ميليون تومان وثيقه بگذاريد بياييد بيرون که قورمه سبزي دستپخت همسرتان را ميل کنيد و... راستي دقت کرده ايد اساساً در مملکت ما همه چيز به قورمه سبزي مربوط مي شود؟

از نکات مهم در اين باره اين است که شما براي طبخ اين غذا گوشت گير نياوريد، آن هم مساله يي نيست مي رويد مقابل اوين، آنجا خانواده زندانيان گوسفند قرباني مي کنند، شما را هم مسوولان زندان در همان اثني مي گيرند، مي رويد اوين، هفته يي يک بار قورمه سبزي مي دهند به چه ماهي،

آموزش آشپزي-- لوبيا ديرپز نباشد

آموزش آشپزي

لوبيا ديرپز نباشد

ابراهيم رها / Ebrahimraha.com

همين روزهاي اول عرض کنم که کساني که به دنبال مطالبي در مورد «طرح جرخوردگي اقتصادي» (حذف يارانه هاي سابق)، مسائل سياسي، م. احمدي نژاد، وزير رفاه شدن صادق محصولي و... هستند اين ستون را نخوانند. من اينجا فقط آموزش آشپزي مي دهم.

اما آموزش امروز. امروز مي خواهم قورمه سبزي و طريقه پخت آن را به مخاطبان گرانقدر بياموزم. براي اين کار ابتدا بايد سبزي ها را پاک کنيد. براي پاک کردن سبزي هم بايد زير دست تان روزنامه بيندازيد تا اضافات سبزي روي فرش نريزد. اما مهم ترين نکته در طبخ اين غذا اين است که از چه روزنامه يي در زير دست تان استفاده کنيد، و دقيقاً همين جاست که نقش محمدعلي رامين در قورمه سبزي بسيار حياتي و سرنوشت ساز مي شود،

آشپزهاي مختلف، روزنامه هاي مختلفي را براي اين مساله پيشنهاد مي دهند. بستگي دارد. شما اگر مي خواهيد غذايي بپزيد که براي طرف رويش يک وجب روغن بايستد، بهتر است از روزنامه يي که در توپخانه منتشر مي شود استفاده کنيد، ساير روزنامه هاي آن طرفي هم به همين کار مي آيند؛ تفاوت شان تنها در ميزان روغني است که روي غذا مي ايستد،

در اين ميان روزنامه هايي مانند همشهري و... هم هستند. در اين شرايط روي خورشت شما روغني مشاهده نمي شود. هم براي کلسترول خوب است، هم براي اصول شهروندي،

اما اگر از روزنامه هايي مثل همين اعتماد يا حيات نو يا آفتاب يزد استفاده مي کنيد احتمالاً غذايتان ته مي گيرد. يعني يا مي سوزد يا مي سوزانندش، خودتان هم حرص بيخودي مي خوريد يعني عملاً به جاي قورمه سبزي صرفاً حرص مي خوريد. مثلاً حين پاک کردن سبزي به روزنامه يي که زير دست تان است نگاه مي کنيد و مي بينيد نوشته وزير سابق علوم (زاهدي) در آخرين روزهاي مسووليتش براي همسرش مجوز تاسيس دانشگاه صادر کرده. بعد ناراحت مي شويد. خب عزيز من بيخود اين روزنامه را مي گذاري زير دستت. کجاي اين ماجرا به قورمه سبزي که مي خواهي بپزي ربط دارد. اين خبر را مي خواني به جاي آنکه خانه ات بوي قورمه سبزي بگيرد، احتمالاً سرت بوي قورمه سبزي خواهد گرفت، نکن اين کارها را. انتخابات چند ماه پيش تمام شده و الان مهم ترين موضوع اين است که لوبيايي که مي خواهي داخل خورشت بريزي ديرپز باشد يا زودپز. به شما چه که اسفنديار رحيم مشايي در تعداد شغل دو تا گل به الهام زده، فوتبال که نيست قورمه سبزي است ها،

۱۳۸۸ مهر ۲۹, چهارشنبه

قلم توتم من است

ابراهيم رها



ستون جمعه، تعطيل شد، گفتند تند و تيز است و بايد فيتيله را پايين بکشي و ما هم کرکره پايين بکش نبوديم و خلاصه در نهايت درش را تخته کرديم. حالا به ميمنت نمايشگاه مطبوعات ستون جديدي راه انداخته ايم که نمي دانم عمرش با پايان عمر نمايشگاه تمام مي شود يا ادامه خواهد داشت. اسم ستون جديد «شش گانه» است.

يک روز و روزگاري، مردي، شش پسر داشت. آنها را جمع کرد تا نصيحت شان کند. به هر کدام هم گفت با خودش چند تکه چوب بياورد. وقتي جمع شدند ديد هيچ کدام چوب نياورده اند. دليلش را با تعجب و حيرت از پسرانش پرسيد، چراکه نگران بود به اين شکل تاريخ ادبيات و قصص دچار تغيير و بلکه تحريف شود.

اولي گفت؛ چوب نياوردن من نشانه آزادي است، پدر گفت چه ربطي دارد؟ پسر جواب داد چطور پناهنده شدن دختر کلهر نشانه آزادي است. تعطيل کردن آرمان و فرهنگ آشتي و تحليل امروز نشانه آزادي است، آن وقت چوب من نمي تواند نشانه آزادي باشد؟، بيشتر هم گير بدهي مي گويم؛ «اين 63 درصد که مي گن کو؟،»

دومي گفت؛ چوب نياوردن من چيز مهمي نيست بلکه هيچ اهميتي ندارد. پدر گفت چطور؟ جواب داد چطور ترک جلسه سخنراني احمدي نژاد توسط اکثر سران کشورهاي دنيا هيچ اهميتي ندارد، آن وقت يک تکه چوب من که آخرش هم مي خواهي بشکني و تازه قصه اش هم تکراري است، حائز اهميت شده است؟،

سومي گفت؛ من چوب آورده ام، پدرش گفت چيزي دستت نيست که، جواب داد نخير، آورده ام، اسناد و مدارکش هم موجود است،

چهارمي گفت؛ به جاي اينکه از من سوال کني عجالتاً خودت جواب بده «اين 63 درصد که مي گن کو؟»

پنجمي گفت؛ من چوب نياوردم چون شنيده بودم محمدعلي ابطحي در زندان، مثل چوب خشک شده و احساس کردم «چوب» يکي از عوامل انقلاب خزنده و نرم مي تواند باشد و به جهت آنکه نمي خواستم ماهيت امريکايي و اسرائيلي ام را آشکار کنم چوب نياوردم و 13 آبان به من چه،

ششمي گفت؛ اولاً که نگفتي «اين 63 درصد که مي گن کو»، در ثاني شما از طريق اينترنت و شبکه هاي ماهواره يي خبر داده بودي چوب بياوريم که ما هم اينترنت مان کلاً خلاص شده، هم پارازيت ها ماهواره مان را تخته کرده، به اين ترتيب از اصل قضيه خبردار نشديم.

www.Ebrahimraha.com

۱۳۸۸ مهر ۱۷, جمعه

نامه يي براي احمد توکلي

نامه يي براي احمد توکلي
احمدجان سلام. نامه ات به ميرحسين و خاتمي و پيشتر از آن به کروبي را خواندم. من با تو از بيخ هم عقيده ام، راستش حين نوشتن اين نامه ديدم در کوچه سر و صدا است و يک کارگر ساختماني معتقد است همسايه روبه رويي تعدادي از آجرهاي آنها را برداشته و ديوار خودش را تکميل کرده. او مدام داد مي زد؛ «خشت مارو دزديدن/ دارن باهاش پز مي دن.» و اين هم از تاثيرات مخرب خاتمي و ميرحسين و کروبي است.
احمد، من در اين نامه عدله اينکه چرا صدها هزار نفر در روز جمعه مثل چنار سبز شده بودند و خجالت هم نمي کشيدند را برايت توضيح مي دهم. همه اش تقصير خاتمي و کروبي و ميرحسين است. اينها از اول هم دنبال انقلاب مخملي بودند. ابتدا هر سه با اعلام کانديداتوري براي انتخابات رفتند توي کار مخمل، البته بعد خاتمي انصراف داد و از رويه مخمل رفت توي کار آستري.
بعد از انتخابات هم در 25 خرداد، سه و نيم ميليون نفر را همين ها با زور و حتي بنا به بعضي گزارشات با چک و لگد کشاندند توي خيابان ها. به اين ترتيب که کروبي با مردم دست به يقه مي شد و آنها را از خانه خارج مي کرد. ميرحسين آنها را مي پيچيد لاي پارچه سبز. خاتمي هم که خط اش از بقيه بهتر بود روي کاغذ برايشان شعار مي نوشت مي داد دست شان.
احمد مي خواهم باز هم اين سه تن را برايت افشا کنم. همان روزها اينها در يک اقدام هماهنگ به سوي مردم هجوم بردند. خودم ديدم کروبي باتوم دست اش بود. ميرحسين هم از اين سپر شيشه يي ها دستش گرفته بود و ذوق مي کرد. خاتمي هم لباس پلنگي پوشيده بود و سوار موتور بود. لاکردار هر چيزي که سوار مي شود و هر لباسي که مي پوشد خوش تيپ مي شود،
احمد اين چند نفر خيلي ها را بازداشت کردند. البته من دقيق نمي دانم مسوول کهريزک کدام يک از اينها بوده. اما دوستان مي گويند تقسيم کار کرده بودند. صبح تا ظهر ميرحسين مي رفت کهريزک، ظهر تا غروب کروبي، خاتمي هم که تيپ هنري است تا لنگ ظهر مي خوابيد از غروب به بعد مي رفت آنجا. تلويزيون اين سه نفر هم مردم را عصبي تر کرد. نه وقتي کروبي اخبار مي گفت از معترضين کوچک ترين اثري بود، نه در برنامه هاي تحليلي ميرحسين و نه در گفت وگوهاي خبري خاتمي (مي داني که خاتمي همه اش در کار گفت وگو است،)
حتي اين افراد اخيراً در اقدامي مذبوحانه باعث شدند سران بسياري از کشورها حين سخنراني رئيس دولت بعد از نهم، صحن سالن سازمان ملل را ترک کنند به اين شکل که ميرحسين با خودش ميخ برده بود آنجا، خاتمي هم حواس شان را پرت کرده بود طوري که مي گفتند چه آقا، چه خوش صحبت و کروبي هم ميخ ها را روي صندلي ها گذاشته تا آنها وسط صحبت هاي احمدي نژاد نتوانند بنشينند و مجبور شوند سالن را ترک کنند.
احمدجان ديدي که من حتي از تو با خودت هم عقيده ترم. باز هم از همين نامه ها بنويس.

http://ebrahimraha.com/PostPage.aspx?id=216

آژانس شيشه

اين روزها در 10 سالگي فيلم «آژانس شيشه يي»، بحث اين اثر سينمايي، در مطبوعات مطرح است و گفته مي شود شايد حاتمي کيا بخواهد آژانس 2 را بسازد. من زحمتش را کم مي کنم و برايش فيلمنامه اش را همين جا مي نويسم.
فيلمنامه
بيست و سوم خرداد؛ حاج کاظم در دفتر آژانس زير مبل ها، روي ميزها، و لاي کاغذها را مي گردد. مسوول آژانس از او مي پرسد؛ دنبال چي مي گردي؟ و او جواب مي دهد؛ دنبال رايïم،
بيست و پنجم خرداد؛ حاج کاظم بين انبوهي از جمعيت ديده مي شود. يکي از مردم از او مي پرسد حاج کاظم شما هم اومدين؟ او مي گويد؛ به من نگو حاج کاظم، از اين به بعد اسم من حاج خس و خاشاکه،
سي ام خرداد؛ يک جوان 18ساله در خيابان سوار بر موتور، حاج کاظم را مي گيرد و مي گويد؛ ما هشت سال نجنگيديم که شما بچه قرتيا الان توي خيابون قر بدين،
يک ماه و نيم بعد؛ غاز اينجا نقش حاج کاظم را به جاي پرويز پرستويي، محمد ورشوچي يا احمد پورمخبر بازي مي کند.ف حاج کاظم براي اعتراف مي آيد جلوي دوربين تلويزيون و دقيقاً مثل فيلم آژانس شيشه يي خطاب به همسرش حرف مي زند؛
فاطمه جان، فاطمه. من در زندان فرصت فکر کردن پيدا کردم و هي فرصت فکر کردن پيدا کردم و هي پيدا کردم، البته باور کن رفتار بازجوها با من خوب بود و همه اش از من امضا مي گرفتند،
فاطمه جان، فاطمه من اعتراف مي کنم. راستش تقصير ميرحسين موسوي بود که بچه ها در جنگ کشته شدند. او نخست وزير جنگ بود و بنا به استدلال هاي امروز کشته شدن همرزمان من پاي اوست. الان هم عادتش را ترک نکرده و باعث آمدن مردم به خيابان ها شده و عامل کشته شدن آنهاست، من پيشنهاد مي دهم او را بگيرند. هم براي اين چند روز، هم براي آن چند سال. خيلي بگيرند،
فاطمه جان، فاطمه. من اعتراف مي کنم. تو مواظب سلمان باش، مواظب ابوذر باش. من پدرم، طاقت ندارم آنها را در بازداشتگاه ببينم. من اعتراف مي کنم و به اين فکر مي کنم خوب شد عباس حيدري توي همان هواپيما پرکشيد و رفت.

http://ebrahimraha.com